خنده بازار
خنده بازار

 


ارسال در تاريخ دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند

کت آقای مجری رو !!!!! برگرد بابا آبرو شبکه رو بردی !
موضوع:

عکس های خنده دار و دیدنی آخر هفته !! (69) www.taknaz.ir

ارسال در تاريخ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند

  موضوع:

ارسال در تاريخ جمعه 9 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند
 

 

 

ترول های خنده دار فارسی فروردین 92

ارسال در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند
 

http://s1.picofile.com/file/7688987846/eshgh.jpg

اولی: به یه کرم آسیب رسونده!

دومی: به گوش یه حیوون!

سومی: ...


 
ارسال در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند
 

ارسال در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند
 

ارسال در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند

بودن اینکه به سایتش سر بزنی بگو!

http://s1.picofile.com/file/7697473331/aka.png

ارسال در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند

په نه په تصویری

 

تصاویر طنز,پ نه پ تصویری

ارسال در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند

من که عاشق سگم!

http://s2.picofile.com/file/7697476983/aaa.png

ارسال در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند

ارسال در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند

http://upload.tehran98.com/img1/wo6a7vz4dvjadke7g45g.jpg

ارسال در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند



 

ترول ها

 

 

 

 

 

ارسال در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند

قانون اصلی رانندگی در ایـــران :
ببیــــــن اگه تو خری ، من از تو خــــر تــــرم …



 

ارسال در تاريخ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند
 

 

پیش از ازدواج ......

پسر: آره. خیلی انتظار برام سخت بود.

دختر: می خوای ترکت کنم؟

پسر: نه! حتی فکرشم نکن.

دختر: دوستم داری؟

پسر: البته! خیلی زیاد!

دختر: تاحالا به من خیانت کردی؟

پسر: نه! این که اصلاً سوال کردن نداره؟

دختر: منو می بوسی؟

پسر: هر فرصتی که گیر بیارم!

دختر: کتکم میزنی؟

پسر: دیوونه ای؟ من از اون جور آدما نیستم!

دختر: می تونم بهت اعتماد کنم؟

پسر: بله!

دختر: عزیزم!

بعد از ازدواج ......

از پایین به بالا بخون !!!

ارسال در تاريخ یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند
 
 

 

اگر شما از جلمه افراد باهوش هسیتدبگویید اشبتاه کجاست؟؟؟

123456789

123456789

123456789

............... ....

یعنی شما الان به این موضوع تمرکز کردید؟؟؟

:))

اشتباه این هست که!

کلمه هسیتد-هستید

اشبتاه-اشتباه

من نگفتم اشتباه در اعداد هست!!!!

بهتر نیست برگردیم اول اتبدایی بخونیم ؟؟

حتی کلمه اول ابتدایی هم اشتباهه!!

............... .......

پس بریم اول مهد کودک بخونیم

حتی کلمه مهد کودک هم اشتباهه!!!

چرا رفتید دوباره مهد کودک رو ببینید؟؟؟؟

خندهقهقهه

ههههههههههههههه هه

الوووووووو یبمارستان دیوونه ها؟؟؟؟؟

بیایید این دیوونه ها رو از اینجا ببرید!!!

هههههههههه

حتی کلمه بیمارستان هم اشتباهه!! نیشخند

خوب سركار رفنيتا خنده

 

ارسال در تاريخ یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند

.......................................................

 

مروز ناهار آبگوشت داشتیم
طبق معمول منو و داداشم سر استخون قلم ، دعوامون شد !
… مامان از تو آشپزخونه داد میزنه :
چتونه خونه رو گذاشتید رو سرتون
مگه شما سگید که بر استخون دعوا میکنید ؟
صد بار گفتم استخونا برا باباتونه !!


 

 

ارسال در تاريخ جمعه 2 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند

تو این روزای خوشی که همه می خندن بد نیست یادی هم از

مریضا بکنیم

 

واسه دوستم دعا کنید

 

نمیتونه بخنده

 

مریضه اسهال داره اگه بخنده میرینه

نوشته شده در تاريخ جمعه 2 فروردين 1392
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
توسط فرهاد عاشق | نظر بدهید
 

v16bzddyraig9049s3ov.jpg

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 27 اسفند 1391
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
توسط فرهاد عاشق | 26 نظر
 

گلها همه با اذن تو برخاسته اند

از بهر ظهور تو خود آراسته اند

مردم در لحظه تحویل بی شک

اول فرج تو را از خدا خواشته اند

عیدتان مبارک

/////////////////////////////

یه آسمون گلهای یاس و میخک

یه دریا عشق و اشتیاق و پولک

یه حس پاک یه دل بیقرار و کوچک

میخواد بگه جلو جلو

عید شما مبارک!

////////////////////////////////////

هر چند نمی دانم در لحظه تحویل کجاست

اما می دانم که ساعتها که لحظه تحویل را نشان دهند

یک سال دیگر از غیبتمان در محضرش گذشته است.

نوروز مبارک

//////////////////////////////////////

 

در فصل شکفتن بهار

قلبتان به تسبیح خالق یکتا منور باد!

نوروز مبارک

//////////////////////////////////////////////////

و بازهم به نگاه محبتت امسال
کنار سفره این فاطمیه مهمانیم

هزار فاطمیه رفته و نیامده ای
نگو که باز بدون تو روضه می خوانیم

بیا که در گذر گردباد این دنیا
در انتظار شروع بهار و بارانیم

////////////////////////////////////////////////

دلتان به نور خدا منور

مشام جانتان به شمیم بهار منور

لطف روزگار برایتان مقرر.

سال نو مبارک

///////////////////////////////////////////////////

سلامم به باران و آیینه و باد

به دلهای خوشرنگ و بی کینه باد

سلامم به نوروز و فصل بهار

به یاران امروز و دیرینه باد

نوروز مبارک

////////////////////////////////////////////

سایه حق

سعادت روح

سلامت تن

سرور جاودانه

سکوت دعا

سرمستی بهار

این هفت سین بهاری تقدیم شما باشد

////////////////////////////////////////////////////


دو قدم مانده به خندیدن برگ،

یک نفس مانده به ذوق گل سرخ،

چشم در چشم بهاری دیگر...

نوروز مبارک!

////////////////////////////////////////////////

خدایا!

چنین مباد که در بهار، طبیعت بی جان، جامه ی نو بپوشاند

و ما مدعیان جان، همچنان در رفتار کهنه خویش بمانیم!

نوروز مبارک!

////////////////////////////////////////////////

بزرگترین رنج ها از آنِ آنانی است که رنج نمی کشند. (دکتر سنگری)
.
.
.
.
.
.
.
.
.
سالی مملو از رنج و زحمت!! برات آرزومندم.

/////////////////////////////////////////////////

آخرین جمعه امسال چرا بی حال است

شیوه عاشقی پر از اشکال است

سال آینده هم از مشرق دل نیست خبر

انتظار همگان تا که بر این منوال است


 


نوشته شده در تاريخ شنبه 26 اسفند 1391
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
توسط فرهاد عاشق | 1 نظر
 
 

ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آن چه می پنداشتیم

تا درخت دوستی کی بر دهد حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

گفت و گو آیین درویشی نبود ور نه با تو ماجراها داشتیم

شیوه چشمت فریب جنگ داشت ماندانستیم و صلح انگاشتیم

" حکیم حافظ شیرازی "

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 24 اسفند 1391
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
توسط فرهاد عاشق | 6 نظر
 

 


روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و

همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه

خلاصه

همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟

غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم....

همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!!

غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟

خلاصه

غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..

این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟



+
+
+
شما چیزی فهمیدید !!!!!!!من که نفهمیدم

این نامه رو فقط همسر غضنفر میفهمه چی نوشته شده


حال ترجمه از زبان همسرش

خط اول :حالت چه طوره زن ؟

خط دوم :بچه ها چه طورن ؟

خط سوم : مادرت چه طوره ؟

خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!!

خط پنجم : فقط برگردم خونه....

خط ششم : می کشمت

خط هفتم :غضنفر از آلمان...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 20 اسفند 1391
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
  •  
توسط فرهاد عاشق | 27 نظر
 

4wqqm4a6v9bcxb5g4d3e.jpg

ارسال در تاريخ جمعه 2 فروردين 1392برچسب:, توسط سهند


رفتيم پايگاه انتقال خون ميگه شمام اومدين خون بدين؟

پـــ نه پــ ما پشه ايم اومديم مهموني…!

.

.

.

تو خيابون با دوستم داشتم راه مي رفتم ، يارو موتوريه گوشيمو از دستم قاپيد

دوستم گفت گوشيتو دزديد ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سيستم عاملشو آپديت کنه فردا مياره !

.

.

.

شيشه رفته تو دستم , دارم از درد جيغ و داد مي کنم

به رفيقم ميگم در بيار, ميگه شيشه رو؟

ميگم پَــــ نَ پَــــ , اداي من و در بيار شاد شيم !

.

.

.

تصادف کردم، زنگ زدم ??? … پليسه اومده ميگه تصادف کردي؟!

گفتم پـــ نَ پَـــــ اينا همش نقشه بود بياي ببينمت !

.

.

.

يارو با ??? تا سرعت زده به يه عابر پياده ، عابره پرت شده ?? متر اونطرفتر افتاده زمين

هيچ تکونيم نميخوره.دوستم ميگه يعني مرده؟

ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ داره تمارض ميکنه پنالتي بگيره !

 

ارسال در تاريخ چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:, توسط سهند

تو جاده بنزين تمام کرديم وايساديم کنار جاده ? ليتري تکون ميديم !

طرف اومده ميگه بنزين تمام کردين ؟

ميگيم:پـَـَـــ نه ميگيم هورا ! ما هم از اين دبـــّه ها داريم !

.

.

.


استاد: کي جواب اين سوالو ميدونه؟

من دستمو بردم بالا

استاد: ميخواي جواب بدي؟

من: پــــَ نه پــــَ ميخوام ببينم باد از کدوم ور مياد !

.

.

.

عاقد سر سفره عقد : عروس خانم وکيلم؟

پَ نه پَ دکتري ! دعوت کرديم سطح مجلس بره بالا !






ميگم يه بسته دستمال کاغذي بده .ميگه ميخواي نرم باشه پـَـــ نــه پـَـــ باهاشون ميخوام ديواراي خونمونو سمباده بکشم

به دوستم ميگم امشب قراره با سيما شام بريم بيرون.ميگه:سيما دوستت؟ ميگم: پـَـ نـَـ پـَـ سيماي جمهوري اسلامي ايران.

با 120 تا سرعت دارم ميرم سمت دستشويي داداشم ميگه دستشويي داري؟؟گفتم پـَـ نـَـ پـَـ ميگ ميگ.

پليس کارتو گواهينامه خواست دادم ميگه خودتي پـَـ نـَـ پـَـ عکس نداشتم عکس ار پسر همسايمون قرض گرفتم.

زن به شوهرش گفت : تو هيچوقت منو دوست داشتي؟ مرد يه نگاهي به پنج تا بچه هاشون کرد و گفت: پـَـ نـَـ پـَـ اين کره خرا رو از تو گوگل دانلود کرديم,

به بلال ميگن : تو بلال حبشي هستي؟ ميگه : پ ن پ " ذرت مكزيكي " هستم.

رفتم صندلي بخرم واسه کامپيوتر، يارو گفت: راحت باشه؟ نــه پـَـــ پـَـــ خار داشته باشه.
l
داشتم چايي مي خوردم رفيقم يه مگسا زد صاف افتاد توي چايي گفت:آخ افتاد تو چاييت؟؟!! گفتم پـَـ نـَـ پـَـ خودش پريد اينتو غسل کنه.

رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربوني بين همسايه ها پخش ميکنم، يارو ميپرسه نذريه؟ ميگم.......... پـَـــ نــه پـَـــ با خود گوسفنده مشکل داشتيم کشتيمش



.

ساعته از بيرون صداي قار قار مياد…داداشم ميگه صداي کلاغه ؟

ميگم پــَ نَ پـــَ قناريه متال ميخونه!

.

.

.

به بابام ميگم تلويزيونو بزن کانال دو … ميگه روشنش کنم ؟

پَـــ نَ پَــــ تو بزن دو … من هُل ميدم روشن شه

.

.

.

رفتيم کوه … دارم چوب جمع ميکنم …

ميگه مي خواي با چوبا آتيش درست کني؟

پَـــ نَ پَـــ پشت درياها شهريست قايقي خواهم ساخت !

.


.

.


شنگول سگشو ميبره دامپزشکي منشي ميگه سگت مريضه ؟

شنگول:پ ن پ خودم هاري گرفتم سگم گف من اينجا اشنا دارم بيا بريم دکتر ببينتت !

.

.

.

پشت در اتاق عمل وايستادم منتظر دکترم که برم براي زايمان

پرستاره اومده نگام ميکنه ميگه زاءو شمايي؟…

ميگم پـَـ نـَـ پـَـ خواهرمه.. ترسيده منو فرستاده جاش!

.

.

.

تو اتوبوس از رو صندلي پا شدم جامو بدم يه پيرمرده ميگه پا شدي من بشينم؟

پـَـ نـَـ پـَـ پا شدم با ميله هاي اتوبوس استريپ تيز برقصم شما مسافرا تا مقصد حال کنين.

.

.

.

ارسال در تاريخ چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:, توسط سهند


به معلممون ميگم آقا اجازه هست بريم دستشويي ؟!!! ميگه واجبه ؟!

پ ن پس مستحبه !!

.

.

.

همسايمون عروسي داشتن

دوستم خونمون بود هي سروصداشون ميومد.دوستم گفت عروسيه؟

پـَـ نـَـ پـَـ همسايمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه !

.


.

رفيقم اومده خونمون! وضو گرفته ميخواد نماز بخونه!مي پرسه قبله کدوم طرفه؟!

ميگم:ميخواي نماز بخوني؟! ميگه: پـَـ نـَـ پـَـ ميخوام ديش ماهوارتو تنظيم کنم!

.

.

.

رفتم درمونگاه , منشيه ميگه : مريض شماييد؟

گفتم پَــــ نَ پَــــ من ميکروبم ,اومدم خودمو معرفي کنم!

.

.

.

رفتم رستوران يارو ميگه غذا ميل داريد قربان؟

پ نه پ اومدم ببينم اينجا حقوق خوبه؟از کارت راضي هستي يا نه !

.

.

.

داشتم ميرفتم باشگاه وسط راه يادم اومد يه چيزي رو يادم رفته،

برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو بازکرده با تعجب ميپرسه

قاسم تويي؟!!!نرفتي باشگاه؟

ميگم:پَــــ نَ پَــــ قاسم رسيد من ديليوريشم…

.

.

.

به دوستم ميگم فهميدي مريم جدا شد؟؟؟

ميگه از شوهرش؟؟؟؟؟ پـَــ نَ پـَـــ چسبيده بود

کف ماهيتابه کفگير زدم جدا شد… !

.


.

.

با دوستم رفتيم باغ وحش،جلوي قفسِ شيروايساديم.

دوستم ميگه:شيرِ؟ ميگم:پَــــ نَپَــــ… گربه اس باباش

مرده ريش گذاشته!

.

.

.

تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنيا اومده به دستيار ميگم چاقو رو بده

ميگه ميخواي بند نافو ببري؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ ميخوام رقص چاقو کنم

از مامان بچه شاباش بگيرم!!

.

.

.

بعد از چند ساعت عمل بچم به دنيااومده با کلي ذوق به بابام

نشونش مي دم.ميگه بچته؟؟؟!! ميگم پَــــ نَ پَــــ اينو الان

از اينترنت دانلود کردم نسخه آزمايشيه واسه تست تا اصلش بياد!!!

.

.

.

آهنگ اندي تو ماشين گذاشتم دوستم ميگه انديه ؟

پَـــ نَ پَـــ داريوشه,داره خودشو لوس ميکنه بخنديم !

.

.

.

تصادف شده زنگ زدم اورژانس ميگه کسي صدمه ديده

پ نه پ زنگ زدم بگم همه سالمن نگران نشو !

.


.

.

ارسال در تاريخ چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:, توسط سهند

پ ن پ باحال

 

و حالا توجه شما رو به جملات جالب “پ ن پ” جلب ميکنم

باشد که رستگار شويم و از اين سوالاي چرت و پرت نپرسيم !

رفتم جلسه ثبت نام ?ساعت وايسادم.

يارو اومده ميگه ميخواي ثبت نام کني؟

پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفيد رويتو سيه مويتو ببينم بروم !

.

.

.

مرغ و از فريزر در آوردم ميگه مي خواي غذا درست کني ؟!

پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه ميخوان ببرن خاکش کنن !

.

.

.

به يارو ميگم حاجي, بزن تو دنده من هول ميدم روشن شه.

ميگه بزنم ? ؟ پَـــ نَ پَـــ بزن ?فوتبال داره !

.

.

.

اس ام اس پ ن پ

رفتم مرغ فروشي به فروشنده ميگم بال دارين،

ميگه بال مرغ؟

پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپيما، چندتا کوچه پايين تر سقوط کرديم ميخوام درستش کنم !

.

.

.

اس ام اس جديد پـ نه پـ

پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونيم دوستم زنگ زده ميگه کجايي؟

ميگم بهشت زهرا ! ميگه واسه چي ؟ ميگم واسه پدر بزرگم.

ميگه اِ ؟ فوت کرده ؟ ميگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمريني اومديم مانور !

.

.

.

پيامک په نه په

مامانم سفره پهن کرده بود ,بهش گفتم ميخواي شام بياري؟

گفت: پـَــــــــ نَ پَـــــــــ ميخوام گلاي سفره رو اب بدم !

.

.

.

دوستم تو خونه خوابيده بود داداشم ازراه اومده ميگه خوابه؟

ميگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرين سيور لگد بزني روشن ميشه!

.

.

.


سر سفره عقد ، حاج آقا: آيا بنده وکيلم ؟

عروس: پـَـ نـَـ پـَـ متهمي !

.

.

.

ارسال در تاريخ چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:, توسط سهند

صفحه قبل 1 صفحه بعد